English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7524 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerial supply آماد هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
luncheon meat U گوشت پیش آماد
aerial supply آماد از راه هوا
acorn گروه آماد جلو
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
raiding U تک هوایی
air raids U تک هوایی
aerials U هوایی
raid U تک هوایی
raids U تک هوایی
air raid U تک هوایی
raided U تک هوایی
AA U ضد هوایی
air attack U تک هوایی
stuffiness U بد هوایی
skyway U پل هوایی
pneumatic U هوایی
acclimatization U هم هوایی
aerial line U خط هوایی
linear distance U خط هوایی
overhead U هوایی
airborne U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead roadway U پل هوایی
overhead line U خط هوایی
aerial U هوایی
atmospheric U هوایی
air strike U تک هوایی
overpass U پل هوایی
strike U تک هوایی
aired U هوایی
strikes U تک هوایی
air lane U خط هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
air drawn U هوایی
air built U هوایی
over-pass U پل هوایی
overpasses U پل هوایی
aery U هوایی
airs U هوایی
airy U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
aerobics U هوایی
aerobic U هوایی
air head U سر پل هوایی
air U هوایی
flying bridge U پل هوایی
air base U پایگاه هوایی
air force U نیروی هوایی
air pockets U چاه هوایی
air pocket U چاه هوایی
air hole U چاه هوایی
air forces U نیروی هوایی
air intercept U رهگیر هوایی
dollies U هدف کش هوایی
air defense U پدافند هوایی
exposure station U ایستگاه هوایی
air search U تجسس هوایی
air damper U خفه کن هوایی
open wire U سیم هوایی
fly U توپ هوایی
air terminals U ترمینال هوایی
air terminal U ترمینال هوایی
air bases U پایگاه هوایی
air curtain U پوشش هوایی
air search U مراقبت هوایی
overhead conductor U سیم هوایی
air evacuation U تخلیه هوایی
flight lieutenants U سروان هوایی
flight lieutenant U سروان هوایی
air raids U بمباران هوایی
air facility U تاسیسات هوایی
air inst alations U تاسیسات هوایی
air group U گروه هوایی
air raid U بمباران هوایی
air force base U پایگاه هوایی
fire balloon U فانوس هوایی
air gap U شکاف هوایی
flush decker U پل هوایی یک پارچه
airlift U ترابری هوایی
air dribble U دریبل هوایی
open wire line U خط سیمی هوایی
air guard U گشتی هوایی
air guard U پاسور هوایی
air movement column U ستون هوایی
airlifts U ترابری هوایی
flying cadet U دانشجوی هوایی
air section U رسد هوایی
air distance U مسافت هوایی
air sentinel U نگهبان هوایی
airlifting U ترابری هوایی
air division U لشکر هوایی
air ship U کشتی هوایی
airlifted U ترابری هوایی
overhead line U سیمکشی هوایی
dolly U هدف کش هوایی
air photograph U عکس هوایی
air material U اماد هوایی
elevated railroad U ترن هوایی
aerial reconnaissance U شناسایی هوایی
aerial radar U رادار هوایی
aerial port U باراندازی هوایی
aerial port U لنگرگاه هوایی
aerial pickets U گشت هوایی
air marshal U سرلشکر هوایی
air capacitor U خازن هوایی
air mail U پست هوایی
air chief marshal U سپهبد هوایی
magnet gap U فاصله هوایی
air command U یکان هوایی
aerial pickets U پیکه هوایی
air mile U میل هوایی
air mission U ماموریت هوایی
air parity U تعادل هوایی
aerogramme U نامهء هوایی
air operations U عملیات هوایی
air officer U افسر هوایی
air observer U دیدبان هوایی
aeronautical mile U میل هوایی
air movements U حرکات هوایی
immediate mission U تک فوری هوایی
aerily U بطور هوایی
air ambulance U امبولانس هوایی
air attache U وابسته هوایی
air attack U حمله هوایی
aerogram U نامهء هوایی
air strike U حمله هوایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com